ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | |
7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 |
14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 |
21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 |
28 | 29 | 30 | 31 |
کشتی نساز ای نوح طوفان نخواهد آمد
بر شوره زار دلها باران نخواهد آمد
شاید به شعر تلخم خرده بگیری اما
جایی که سفره خالیست ایمان نخواهد آمد
رفتی کلاس اول این جمله را عوض کن
آن مرد تا نیاید باران نخواهد آمد
شاعر: ناشناس
مولای من...
جمعه به جمعه
در معبر ذی طوی
سراغت را از بنفشه ها و یاس ها گرفتم
و میان شکوفه های نارنج
در جستجویت بودم
زیرا که سخت است برمن
که مردم تو را ببینند
و من تو را نبینم
آیا روزی خواهد رسید
که هی چشم ما به جمال تو روشن شود
شاعر: ناشناس
هَلْ إِلَیْکَ یَا ابْنَ أَحْمَدَ سَبِیلٌ فَتُلْقَى؟
آیا به جانب تو اى پسر احمد راهى هست؟